رفتن به محتوای اصلی
x

بسمه تعالی

 زندگی نامه استاد دکتر ابوتراب نفیسی

(1293-1386)

 

استاد «دکتر ابوتراب نفیسی»، فرزند مرحوم «عبدالمهدی»، به سال 1293 ه ش، در روستای پوده، از توابع سمیرم سفلای اصفهان چشم به جهان گشود. پدر و عمویش هر دو از حکیمان زمان خویش و ساکن همین روستا بودند. او در شش سالگی به همراه خانواده اش رهسپار اصفهان شد. وی دوره ابتدایی را در مدت سه سال و نیم تمام کرد و در سال 1310 از دبیرستان «سعدی» اصفهان فارغ التحصیل شد. سپس  وارد دانشکده پزشکی «دانشگاه تهران» شد و در سال 1316، با رتبه ممتاز از این دانشگاه فارغ التحصیل شد.

    دکتر نفیسی، پس از گذراندن خدمت وظیفه سربازی در اصفهان، متصدی درمانگاه «کازرونی» این شهر شد و در سال 1325 به سمت دانشیار رشته «گیاه شناسی» آموزشگاه عالی بهداری و سپس در سال 1327، به رتبه دانشیاری رشته داخلی آموزشگاه عالی بهداری، دانشکده پزشکی و رئیس بخش داخلی آن منصوب گردید. وی رشته تکمیلی قلب شناسی را در دانشگاه هاروارد آمریکا گذرانید و به منظور شرکت در کنفرانس های علمی به کشورهای انگلستان، فرانسه، سوئیس، ایتالیا و ... سفر کرد و در نهایت نیز، در سال 1336، به استادی در رشته بالینی داخلی نایل شد.

    دکتر نفیسی در سال 1342 از «ژنرال دوگل» – رئیس جمهور وقت فرانسه – نشان «بهداشت عمومی» گرفت و در همان سال به سمت ریاست دانشکده «پزشکی و داروسازی» و مدیر گروه «داخلی و اطفال» دانشگاه اصفهان منصوب شد. وی در ادامه اجرای امور علمی و پژوهشی خود به عضویت «انجمن قلب شناسان امریکا»، «انجمن پزشکان انگلستان»، عضویت در گروه نگارش مجله های دانشگاههای ایران و مجله «خاور میانه» لبنان (که به زبان فرانسه منتشر می شد)، در آمد و از سال 1344  به انجمن نگارش «مجله دانشکده پزشکی تهران» پیوست.

     دکتر ابوتراب نفیسی در سال 1345 از طرف شورای مرکزی دانشگاه به مدت سه سال به سمت ریاست دانشکده پزشکی و داروسازی اصفهان منصوب شد. همکاران و نزدیکان دیگر دکتر نفیسی اذعان دارند که وی نه به عنوان پزشک، که به عنوان حکیم، مطرح است. آنها می گویند که وی هنگام مداوای بیماران به ویژگیهای روحی و وضعیت اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و وضعیت سکونتی بیماران توجه خاصی داشت و توجه به این موارد به ایجاد ارتباط صمیمی وی با بیمار منجر می گردید و در نهایت باعث سرعت گرفتن روند درمان بیمار می شد.

دکتر نفیسی، علاوه بر بینش و دانش کافی در پزشکی جدید، اطلاعات و دانسته های فراوانی در طب قدیم داشت.

دکتر فرخ سعیدی از همکاران ایشان، معتقد است که دکتر نفیسی محل تلاقی و وحدت بین طب قدیم و طب جدید است.

ما در بحث طب قدیم و جدید خیلی دچار افراط و تفریط شده ایم، اما استاد بخوبی تجسم این دو نگرش را در خود جمع کرده بود. هم کتاب «دکتر و کاردیوگرافی» می نویسد و هم کتاب «رازی» را ترجمه می کند؛ و در کنار آن، عقاید سنتی مردم ایران را در مورد مسائل پزشکی می نگارد. خلاصه، دکتر نفیسی  مجموعه ای از پزشکی جدید و طب قدیم است.

ایشان علاوه بر عطش فراگیری علوم جدید (که ره آورد غرب است) و علوم پزشکی و روش تحلیل گرایانه ی مدرن به شیوه ی زندگی سنتی و اصول اسلام شیعی پایبند بود.کنگره سراسری بزرگداشت دکتر ابوتراب نفیسی هم که به همت فرهنگستان علوم پزشکی در سال 1375 در تهران برگزار شد در همین راستا بود.

دکتر ابوتراب نفیسی در سال های 1335 تا 1360 پربارترین دوران زندگی خود را گذراند. او از یک طرف به عنوان یک استاد بارز پزشکی دروس جدید را آموزش می داد و از طرف دیگر به عنوان یک حکیم و محقق اسلامی به تحقیق در مورد طب سنتی پرداخت.

کتاب « نبض حیات» که به مطالعه ی شرح حال، زندگی و آثار او می پردازد نیز گویای این مطلب است.

  در اینجا، قسمتی از خاطرات جالب دکتر نفیسی از سالهای طولانی تلاش و پژوهشش را برای علاقه مندان می آوریم:

 از سال دوم تأسیس آموزشگاه عالی بهداری، مسئله آموزش علمی به میان آمد. اداره فرهنگ آن زمان موافقت کرد که یکی از اتاقهای دبیرستان «سعدی» را برای تأسیس آزمایشگاه در اختیار آموزشگاه عالی بهداری قرار دهند و پس از تاسیس در آن روزگار کاملترین آزمایشگاه در اصفهان بود.

     با پیشرفت آموزشگاه عالی بهداری و مسئله درس عملی، نیاز به سالن تشریح احساس شد که سرانجام، با موافقت اداره فرهنگ و استانداری، گاراژ فعلی استانداری و محوطه پشت آن - که متعلق به اداره فرهنگ بود - برای این منظور در نظر گرفته شد. در همین زمان، مخالفان پیشرفت علم و دانش در شهر شایع کردند که عده ای کافر بیماران زنده را در الکل نگهداری می کنند و بعد با چاقو تکه تکه می کنند! جریان به اطلاع استاندار رسید، وی نیز خواست که با حضور رئیس آموزشگاه از یکی از روحانیان معتمد دعوت شود که از سالن تشریح دیدار کنند تا حقیقت امر روشن شود. روز بعد، فرزند ارشد «آقانجفی اصفهانی» مرحوم محمد باقر الفت، که مردی مورد اعتماد همگان بود از سالن تشریح دیدن کرد و از نزدیک شاهد کار بود و در آخر از آنان بسیار تقدیر کرد.

در قبل از پیروزی انقلاب وی سالها استاد کرسی قلب و رئیس دانشکده پزشکی اصفهان بود. ایشان از سال 1369 به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی پذیرفته شد.

تاکنون، 15 کتاب و 84 مقاله از وی به چاپ رسیده است. از نوشته های وی می توان به این عناوین اشاره کرد:
-  پژوهش در مبانی عقاید سنتی پزشکی مردم ایران

-  خواص خوردنیها و آشامیدنیها

-  نشانه شناسی سینه

-  نشانه شناسی دستگاه هاضمه

-  بررسی طب و طبابت در نهج البلاغه

-  دین خدا اسلام است.

-  بررسی و تحلیل مشکلات جوانان

-  بعثت

-  بررسی روزه از نظر طبی

-  تحقیق درباره مهر نبوت حضرت خاتم الانبیا (ص)

-  بررسی و نشانه های نوع سمی که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و برخی از امامان معصوم(علیهم السلام) را با آن مسموم کرده‌اند.
-  انسان یا شاهکار خلقت؛ انسان جانشین خدا در زمین

- کتاب دکتر و کاردیوگرافی

- ترجمه کتاب رازی

- مبانی مذهبی طب سنتی ایران

استاد درتاریخ سه شنبه ششم آذر 1386 بدرود حیات گفت.پیکر استاد نفیسی با حضور جمعی از خویشاوندان، دوستان و همکارانش تشیع و در قطعه 11 باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد. روحش شاد باد